عدالت سازمانی

۷,۰۰۰ تومان

توضیحات

عدالت سازمانی
2-1-1- عدالت (تعاریف و مفاهیم)
با ملاحظه تاریخ زندگی انسان و نحوه شکل گیری دولت¬ها در جوامع انسانی، متوجه می¬شویم یکی از آرزوهای اساسی انسان اجرای عدالت و تحقق آن در جامعه بوده است. در این خصوص مکتب¬ها و اندیشه¬های گوناگون بشری و الهی راه حل¬های متفاوتی را برای تبیین و استقرار آن پیشنهاد کرده‌اند (گنجی نیا و همکاران، 1388: 93). در واقع عدالت از زیباترین، مقدس‌ترین و عالی‌ترین واژه‌های مطرح شده در قاموس تمدن بشری است که رعایت آن از دیدگاه هر انسان سلیم الفطره ای، از ضروری‌ترین امور به شمار می‌آید و معمولاً هر انسانی، هر چند خود ستمکار باشد، بر ارزش رعایت عدالت صحه می‌گذارد (هزار جریبی، 1390: 42). از همین رو است که عدالت از جمله مفاهیم تاریخی فلسفه سیاسی است که از گذشته تا به امروز، جزء آرمان‌های بشر بوده است و همین بیانگر آن است که این مفهوم هرگز به طور کامل عملی نشده و از جمله اصولی است که با توجه به زمان به روز می‌شود (قلی پور و پیرانژاد، 1386: 359).
از دیدگاه افلاطون عدل یک مقوله اجتماعی است و نباید از لحاظ فردی به آن نگریست. با توجه به این نکته است که افلاطون از دو طریق عدل را تعریف می¬کند: اول، جنبه فردی عدل: از طریق تحلیل سرشت انسان که مبتنی بر نظر وی از سه قوه به این صورت فراهم آمده است: 1- قوه تعقل و تمیز خوب از بد، 2- قوه شهوت، جلب منفعت، خوردن، 3- قوه غضب، انگیزه و میل به برتری و بلند پروازی. هر یک از این سه قوه در تن آدمی در جای معینی قرار دارد (نطق یا عقل در سر، شهوت در شکم و غضب در سینه). اما افلاطون عدل را صفتی می¬داند که تعادل میان این سه قوه در سرشت انسان را پدید آورد. فرد عادل کسی است که نمی¬گذارد که یک قوه بر دو قوه دیگر تسلط یابد و فقط در این حال است که انسان در زندگی خود از شادی بهره مند می¬شود (بهادری، 1388: 16).
دوم، جنبه اجتماعی عدالت است که افلاطون بیان می¬دارد چهار فضیلت که مورد عنایت است شامل: 1- فرزانگی (حکمت) 2- دلیری (شجاعت) 3- خویشتن¬داری (انضباط و عفت) 4- عدالت. طبق نظریه افلاطون سه فضیلت