توضیحات
خودکارآمدی
2-4-1- مفهوم خودکارآمدی
خودکارآمدی صفتی است که به عامل انسانی نسبت داده می شود و متضمن کفایت و خودبسندگی فرد است. بحث از ویژگی ها و خصوصیات فرد خودکارآمد به منزله ارائه دلایلی است که انتخاب خودکارآمدی به عناون هدف را توجیه می کند. پیچیده تر شدن وضعیت زندگی و افزایش روز افزون گزینه هایی که در زندگی پیش روی فرد است و همین طور گسترش مداوم حجم دانش منجر به این ضرورت می شود که به قابلیت هایی از نوع خلق، نقد و ژرف نگری در امر انتخاب و تصمیم گیری بیشتر توجه کنیم. خودکارآمدی دربردارنده بخشی از این قابلیت هاست (دست مرد و همکاران، 1391).
مفهوم خودکارآمدی تاریخچه نسبتاً کوتاهی داردکه با فعالیتهای بندورا (1977) آغاز میگردد. وی در نوشتهای تحت عنوان« به سوی یکپارچهکردن تئوریهای تغییرات رفتار» به این موضوع اشاره کرد. (پاجریس، 1996 ، بندورا، 1986)، خودکارآمدی یعنی قضاوتهای افراد در مورد تواناییهای خود بندورا 1986) که این باورهای افراد نسبت به توانایی هایشان روی تلاش و پشتکار آنها اثر میگذارد.
به عبارتی خودکارآمدی عبارتست از باور فرد، در این خصوص که توانایی انجام تکالیف را دارد یا خیر (میلن، شیرن، اوریل، 2000: 101) خودکارآمدی با توجه به احساس تفکر و عمل انسانها متفاوت است (بندورا، 1997). خودکارآمدی عموما در حوزه اختصاصی در نظرگرفته میشود، بدین معنا فرد میتواند خود باوری نسبتاً محکمی در حیطهها و دامنههای مختلف یا موقعیتهای عملکردی خاصی داشته باشد. اما برخی از محققین یک مفهوم عمومی از خودکارآمدی متصور شدهاند. این مفهوم به اعتماد کلی فرد به توانایی گذر از دامنه وسیعی از خواستها